زانبولوس(زمزیران) - zanblos(zmziran)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ل? ک?تاییدا ل? ژیانی ه?موو مر???کدا،...ک?س?ک ه?ی? ?است?وخ? د?ت، و ماو?ی?ک د?م?ن?ت?و?....ه?نگاو?کی ناوت? ناو د?ت و دواتر ب? ئاس?وار ون بوو?.هاتن و مان?و? و یان ??یشتنی مر???کان گرینگ نیی? ...گرینگ ئ?و?ی? ک? ??ژ?ک ل? ??ژان ک? شت?ک ل?بار?ی ت?و? ل? شو?ن?ک یان ل? گروپ?کدا د?گوتر?، ئ?و ک?س? چ?ن و?سفی ت? د?کات؟دوای چ?ند سا??ک، چ ج?ر? ع?ق?ی?ت?کی ب?رانب?ر ت? ه?ی? گرنگ?. ئ?و ع?ق?ی?ت? ئ?ر?نی ب?ت یان ن?ر?نی.....مر???کان چ?ن بتناسن گرینگ?.ئایا ت? ل?لای وان متمان?پ?کراوی و د?توانر?ت حساب ب? هاو??ی?تیت بکر?ت یان نا؟ئ?و ک?س? د???ت ت? هاو??ی?کی باش بووی ، یان ب? گ?ور?ترین ه???ی ژیانی خ?ی باسی ت? د?کات.....بیر?و?ری باشی خ?شی ل? ت? ه?ی? یان بیر?و?ری ناخ?ش..ئایا ت? بوویت? خ?ون ب? ژیانی، یان بوویت? وان??کی تا? ب? ژیانی...پ?م وای? ئ?و ع?ق?ی?ت و پاشخانی فیکری ک? مر???کان ب? ی?کتری ب?ج?د?ه??ن ل? ه?موو شت?ک گرینگتر?.ئ?گینا ه?موومان هاتووین ک? ??ژ?ک ب??ین....پاژ?ک ل? کت?بی ماسی ??شی بچک?ل?،نووسینی س?م?د ب?هر?نگیو?رگ??انی ل? فارسیی?و? ب? کوردی : فاز? ش?وک?تی 10ی س?رماوز(کانوونی دوو?م)ی 1402ی ک?چی ل? ک?تاییدا ل? ژیانی ه?موو مر???کدا،...ک?س?ک ه?ی? ?است?وخ? د?ت، و ماو?ی?ک د?م?ن?ت?و?....ه?نگاو?کی ناوت? ناو د?ت و دواتر ب? ئاس?وار ون بوو?.هاتن و مان?و? و یان ??یشتنی مر???کان گرینگ نیی? ...گرینگ ئ?و?ی? ک? ??ژ?ک ل? ??ژان ک? شت?ک ل?بار?ی ت?و? ل? شو?ن?ک یان ل? گروپ?کدا د?گوتر?، ئ?و ک?س? چ?ن و?سفی ت? د?کات؟دوای چ?ند سا??ک، چ ج?ر? ع?ق?ی?ت?کی ب?رانب?ر ت? ه?ی? گرنگ?. ئ?و ع?ق?ی?ت? ئ?ر?نی ب?ت یان ن?ر?نی.....مر???کان چ?ن بتناسن گرینگ?.ئایا ت? ل?لای وان متمان?پ?کراوی و د?توانر?ت حساب ب? هاو??ی?تیت بکر?ت یان نا؟ئ?و ک?س? د???ت ت? هاو??ی?کی باش بووی ، یان ب? گ?ور?ترین ه???ی ژیانی خ?ی باسی ت? د?کات.....بیر?و?ری باشی خ?شی ل? ت? ه?ی? یان بیر?و?ری ناخ?ش..ئایا ت? بوویت? خ?ون ب? ژیانی، یان بوویت? وان??کی تا? ب? ژیانی...پ?م وای? ئ?و ع?ق?ی?ت و پاشخانی فیکری ک? مر???کان ب? ی?کتری ب?ج?د?ه??ن ل? ه?موو شت?ک گرینگتر?.ئ?گینا ه?موومان هاتووین ک? ??ژ?ک ب??ین....پاژ?ک ل? کت?بی ماسی ??شی بچک?ل?،نووسینی س?م?د ب?هر?نگیو?رگ??انی ل? فارسیی?و? ب? کوردی : فاز? ش?وک?تی 10ی س?رماوز(کانوونی دوو?م)ی 1402ی ک?چی_




تاریخ : پنج شنبه 102/9/23 | 5:42 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

پیشینه آموزش و پرورش کودکان استثنائی در سردشت


معلمی که چراغی برای کودکان استثنائی سردشت برافروخت چراغ زندگیش خاموش شد
به مناسبت بزرگداشت روز معلم سال 1397
حاج حسین ناصری ، معلم بازنشسته سازمان کودکان استثنائی استان آذر بایجان غربی، و موسس مدرسه کودکان استثنائی سردشت در هفتم اردیبهشت ماه سال 1398 درگذشت. شنیدن خبر فوت دوست نازنین، مهربان و خوشرویی که سالهاست او را می‌شناسی و از هم‌صحبتی او همیشه لذت می‌بردی، بسیار تلخ و دردناک و بهت‌آور است.چهره و یاد حسین ناصری برای اهالی سردشت یاد آور موضوعی بسیار با اهمیت است ، شاید بسیاری از اهالی سردشت بیاد داشته باشند روزی را که مدرسه ای برای کودکان استثنائی در سردشت بنا نهاده شد ، این بزرگوار شخصی بنام حسین ناصری بود او جزو اولین معلمین کودکان استثنائی سردشت و معلمی که شعار زندگیش این بود که برای خانه ی همسایه ات هم ، چراغ آرزو کن قطعا حوالی خانه ات روشن تر خواهد شد… و چراغی برای جامعه کودکان سردشتی افروخت تا چراغ آخرت خود را نورانی سازد .افسوس و دریغا که این بزرگوار توفیق دیدن مراسم روز معلم سال 1398 را نداشته و در زیر تیغ جراحی ، جراحان قلب ارومیه بدلیل عارضه قلبی در بیمارستان ...... تبریز جان به جان افرین تسلیم نمود.
دغدغه اینکه کودکانی که دارای حالات خاص بوده و از توانمدیهای عادی برای آموزش برخوردار نیستند و دامنگیر بسیاری از خانوادهای سردشتی بود ،و اینکه بزرگوارنی مستقیم یا غیر مستقیم هستند که پیوسته این دغدغه را با خود دارند و بار مسئولیت را به انحای مختلف بر دوش می کشند و در سال 1351 از طریق اداره فرهنگ اطلاعیه در خواست بکار گیری نیرو برای تاسیس مدرسه کودکان استثنائی به اداره فرهنگ سردشت ابلاغ شود خبر اینکه آموزش وپرورش سردشت اطلاعیه بکار گیری یک نفر را برای تصدی مدرسه کودکان استثنائی میخواهد توسط مرحوم ابو بکر شوکتی به کاک حسین ناصری در مهاباد داده شد ، حاج حسین بدلیل اینکه دارای بستگان زیادی در سردشت بود ، این موضوع را بررسی و بلاخره با اصرار مرحوم ابوبکر شوکتی تصیم به تکمیل مدارک جهت اشتغال در این مدر سه گردید ونهایتا پس از طی مراحل اداری ابلاغیه اشتغال از طرف اداره کل صادر و ایشان جهت انجام خدمت وهمکاری در این نهاد مقدس به اداره فرهنگ شهرستان سردشت آمدند و عملا اولین مدرسه کودکان استثنائی سردشت تو سط ایشان افتتاح و اقدام به جذب دانش آموز نمودند . آموزش و پرورش دانش آموزان استثنایی در ایران از حدود 90 سال پیش و توسط افراد علاقه‌مند، به صورت داوطلبانه و در بخش غیردولتی آغاز شد. سپس در سال 1347 دفتری به نام آموزش کودکان و دانش آموزان استثنایی در وزارت آموزش و پرورش تشکیل و فعالیت‌ها در قالب مدارس استثنایی و کلاس‌های خاص شکل دولتی و رسمی به خود گرفت. در سردشت نیز با آمدن مرحوم حاج حسین ناصری مدرسه کودکان استثنائی سردشت ، برای اولین باردر سال1352 تولد یافته و شروع بکار نمود و نور امید و شادمانی را برای خانواده هائی که امیدی به اینده فرزندانشان نداشتند بر افروخته وباعث شادی و سرور در این خانواده گردید این مدرسه با نام (در دست بررسی) ابتدا با ثبت نام تعداد (پنج نفر ) دانش آموز رسما شروع بکار نمود . حسین ناصری فرزند کریم ناصری متولد سال 1/4/1331 مهاباد و فرزند ار شد خانواده میرزا کریم نا صری مهاباد ی و نوه حاج فتح الله ناصری است، حاج حسین فردی دوست داشتنی متین وبا ایمان بود و صحبت های دلنشین این مرحوم سر شار از آرامش و امید هم برای دانش اموزان و هم برای والدین دانش اموزان بود وی فردی دوشت داشتنی و با محبت وشوخ طبعی ایشان شهره عام و خاص بود آرامش را با حضورش گرمش احساس میکری ، مردم سردشت خوب به یاد دارند که چگونه نور امید را در دل والدین قرار محصلینش قرار میداد و مردم با اطمینان خاطر فرزندان خود را به ایشان می سپردند . یکی از خصوصیات بارز این معلم لسوز صمیمی بودن ایشان با دانش آموزانش بود بطوری که اکثرا در محیط خارخ از مدرسه ایشان وقت خود را با دانشآموزانش می گذراند ،داستانسرائی و خوشسخنی و ملاحت طبع ایشان باعث جذب دانش آموزانش شده بود،محل تشکیل اولین مدرسه کودکان استثنائی مدرسه شهید محمدی(کوثر فعلی در روبری صندوق قرض الحسنه حمزه سید الشهداء بود و اولین کلاسش با حضور پنج نفر دانش آموز بنامهای(سلیمان اسماعیل زاده،هاشم احمد حمزه،محمد خضر«کریمی زارا»،آقای دباغیان فرزند دکتر دباغیان اهل میاندواب ساکن سردشت و.......)تشکیل گردید. ایشان تقریبا حدود (4سال )در سردشت خدمت نمودند سپس به مهاباد انتقال یافتند .و نهایتا آوخر خدمت به ارومیه متقل می شوند ایشان در ارومیه ساکن و در همان شهر بازنشسته می شوند ،و سرانجام درهفتم اردیبهشت ماه سال 1398 هجری شمسی در حالیکه برای اعزام به سفر به عربستان و انجام مقدمات مناسک حج تمتع سال 1398 اماده می شدند در آزمایشات مقدماتی نارسائی قلبی ایشان مشخص وبنا به توصیه پزشکان معالج مورد عمل جراحی قلب باز قرار گرفته ودر اثر این عمل جراحی ناشی از عوارض قلبی در هفتم اردیبهشت ماه سال 1398 به دیار باقی شتافتند.و پیکر ایشان را در قبرستان (.....) تسلیم به خاک نمودند .
بی شک خدمات ااین معلم بزرگوار در تاریخ مکتوب فرهنگ سردشت برای همیشه ثبت و ضبط خواهد بود و به قول سعدی شیرازی که می فرماید سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز، مرده انست که نا مش به نکوئی نبرند.حضور گرم و صمیمی او در سازمان کودکان استثنائی خصوصا در دوران اشتغال ایشان در شهر سردشت همیشه دلنشین بود و جای او برای همیشه خالی ماند و یادش در حافظه‌ها و خاطره‌ها زنده خواهد ماند. فقدان اندوهبار او را به خانواده محترم و دوستان و همکاران و جامعه فرهنگی تسلیت می‌گویم و برای روح او آرامش ابدی آرزو دارم.


محمد فاضل شوکتی- مهاباد دوازدهم اردیبهشت ماه سال 1398


منابع:
شناخت شخصی و خاطره های  معلم فقید  ابوبکر شوکتی در زمان حیات
استفاده از خاطرات حاج هادی توحیدی سردشتی (در طول د4 سال سکونت مرحوم حسین ناصری در سردشت در منزل ایشان سکونت داشتند.)
نظرات اقای جلال معروفیان ، مدیر چندین ساله مدرسه کودکان استثنائی سردشت
و البته این فایل در حال حاضر در حال ویرایش است

 


شناستامه مطلب:

عنوان نوشته:پیشینه آموزش و پرورش کودکان استثنائی در سردشت
نویسنده : محمد فاضل شوکتی
شماره مقاله در در سوابق شخصی :شماره 21 فصل هفتم(اولین های سردشتی) ،
موضوع مقاله : تاریخچه و پیشینه نویسی
تاریخ تهیه مقاله:  دوشنبه 8 دی 1393هجری شمسی
تاریخ اخرین ویرایش مقاله : نیاز به ویرایش کلی و اضافات و استاندار سازی دارد
تاریخ انتشار مقاله: تاریخ : پنج شنبه 2 دی 1395
برچسب ها: ئالان روبار,توفیق ابراهیمی,شاعران سردشتی,شاعران در غربت سردشت،محمد فاضل شوکتی،توفیقی حاجی سه عیدی،

 


این نوشته درآدرسهای زیر جهت مطالعه خواننده گان به اشتراک گذاشته شده است:
وبلاگ زمزیران
وبلاگ پاشه وار
صفحه رسمی محمد فاضل شوکتی در فیس بوک
کانال زمزیران در تلگرام
صفحه زمزیران در اینیستاگرام


استفاده از مطالب با ذکر منبع و قید نام نویسنده آزاد است
استفاده از مطالب  این وبلاگ و بازانتشار آنها در سایر،نشزیات کتبی یا الکترونیکی به هر شیوه و به هر اندازه منوط به ذکر:منبع و قید نام نویسنده آن است.

 



لطفانقدها وپیشنهادات و نظرات خود را از طریق پیام به نویسنده منتقل نمائید

نظرات شما عزیزان  در ویرایشهای بعدی مورد استفاده قرار خواهد گرفت

https://t.me/fazelshokati

 
    

    


 

 



برچسب‌ها: توفیق ابراهیمی,شاعران سردشتی,شاعران در غربت سردشت،محمد فاضل شوکت

تاریخ : شنبه 98/11/12 | 10:59 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

مو حه ممد ی عه بدول عه زیزی وچا له به فره که ی......



موحه مه د کوری میرزا عه زیزی وه ستا قادری مامه خاله  ناسراو به"موحه ممد ی عبد العزیزی" که سایه تیکی نوستالوزیکی سه رده شتی جارانه ،ئه وسه رده شتیانه ی چل سال به سه رو  ته مه نیانه  ده بی  چاکی بناسن که سایه تی کی تایبه  بوو، تیکوشه رو ماندوو نه ناس وده ستو دلباز وحه یا به خو ورووگوشاد،بوو  به پولو بی پول که س له دوکانی ئه و خو شه ویسته ده ست به تال نه ده رویشتنه وه. دوکانی "بقالی" ئه و خوالیخوشبوه ئیستا  بوته که وش فروشی و  له خیابانی ئیمامه له  "سه ر چاوی" به یانا ن زوو خه لکی قه له ره شی وبیوران و دولی ده رمان ئاوای وئه وانه ی  که لوپه لی  فروشتنیان ده  هینا شاری له م لاو ئه ولای  خیابان که ئه و ده م ماشینی به  هه لکه وت پیدا هاتو چوی ده کرد  به ساتیان به هه مه کانی خو مالیان بلا وده کرده نه وه  وبه یارمه تی و ئیزنی ئه و ده یا ن فروشت وپاشان ئه وه ی نه ده فروشرا و ده ما یه وه ده مایه وه لای ئه ویان  دا ده نا تا بویان بفروشی وکه لو په لی  پیداویستی خویا ن هه ر له خاروبار و نه وتو(نفت) قیل و زفتو خیار چه مبه ر(که ئه ودهم له به ر ده ست کورتی وله به ر ئه وه ی ده بو به کول بیبه نه وه  زورجار که متر له کیلو  که ئه وه خته "یوزدره م ”یان پی ده وت و وزنه کا ن "سیر "13 مثقال و"گریوانکه"سی یه کی  کیلو "هوقه"چوار کیلو و"مه ن" سی کیلو و" پوت " شازده کییلو وپیوانه ش  "ئه ربه "  چوار کیلو و" پوت" 16کیلو بو ده یان کری وله وان که چول ده بو ئه مجا مشتری(خه لکی شار) شار بوکرینی ماست و په نیرو،رونو دوشاو،وپیداویستیه کانی نیوه رو ده هاتن  وه پاش نویژی  عه سریش ئیوارانه کریکار وکه ردارو کاروانچی کو ده بونه ومیوژوکویز وتوکوکله یان ده کری و به ده م قسه وباسی روژانه یانه وه ،ده یا ن خوارد وکه لو په لی که پیوستیان بوو، ده یان کری ورده ورده ، ده ورو به ر ی دوکانی مو حه ممد ی عه بدولعه زیزی چول ده بو وکه لو په لیان  کوده کرده وه وشوکری خوای ده کردو ده بوو بو نویژی خه وتنان وه له ویشه وه بوما له وه ناو خیزانه یازده سه ریکه ی وه ری ده که وت . خه لکی ئه و ده م له به ر نه بو نی  یه خچال  (سه لا جه) ماستو په نیرورونو گوشتو ...خوراکیان به شی پیدا ویستی روژانه یان ده کری  و لای نویژی شیوان  که تاریک ده بوو له وانیش چول ده بو.
به لام هاوینانه به هوی نه بونی "یخچا ل" بازاری "به فر" نیوه رویانه وئیوا رانه گه رم بوو وکا ک مو حه ممد زستانانه به فکری دا کردنی  به فری "مه رسره فی "روژانه ی " خه لکیش  بو که  سه ره رای زستانانه  که ئه و وه خته کاری خانو نه ده کرا بو پازده  ببیست روژکاری بو ده پازده کریکار و وسیله ی پیداویستی ژیانی وانی پیک دینا وچاله به فر داده کرا وهاوینانه دوکریکاری بو هینانی به فر ده خافلاند وکانیاوه که ی خوار چاله که  که له ته نیشت داره توه گه وره که بوو له بیر،ریبوارانی ری ژاژوکه ده و کاته دا نه چوته وه زوربه به فر کره کان جه وا نو نه وجه وا ن  به پولو بی پول بی بفر نه ده چونه وه وپاشانیش که ته واو ئه بو چه ند مندالیک جوگه ی ژیر کورسی به فره که یان ده دوزی وئه و پولانه ی که له به ر شلوقی هه ل ده وه رین بو خویا هه لیان ده گرته وه.
یادی ئه و خو شه ویسته و خوشه ویستانی تر ی شاری سه رده شت که شار به وا نه وه خوش بو به خیر و خوشی بیت


به‌فرو چا?ه‌ به‌فره‌کان
ئه‌م چا?ه‌ به‌فرانه‌ چ?نی دائه‌پ?شن له‌ زستانا و له‌دوایی به‌هارو هاوینا چ?ن ده‌ری د?نن و ئه‌یه?نن ب? شار؟
به‌فره?نه‌ره‌کانی  له‌ک?تایی پایزا خ?یان ئاماده‌ ئه‌که‌ن و ئه‌چن ب? چا?ه‌ به‌فره‌کان بو شاخه کان  . دوای ئه‌وه‌ی سه‌رما ده‌ست پ? ئه‌کات و پ?ش باران بارین خاوه‌نی چا?ه‌ به‌فره‌کان چا?ه‌کانیان پاک ئه‌که‌نه‌وه‌ له‌ کای ک?نی پارو ئه‌و شته‌ زیادانه‌ی له‌ چا?ه‌کانان و ئه‌گه‌ر به‌فری ک?نیشی ک?نیشی تیاماب? ده‌ری ئه‌ه?نن و خ?یان ئاماده‌ی به‌فر بارینی زستان ئه‌که‌ن . هه‌ر که‌ بینییان ولات‌ خ?ی ?ازان?ته‌وه‌ به‌ به‌رگی سپی ، ک?مه‌? ک?مه‌? ئه‌چن ب? سه‌ر چا?ه‌کانیان به‌ که‌لوپه‌لی کاره‌که‌یانه‌وه‌ وه‌ک مشار و گوریس و خاکه‌ناز و کاوه‌ . ئه‌مه‌ش کات?ک ئه‌کر?ت که‌ به‌فر?کی وا باریب?ت پ?ی بوتر? ئه‌ژن?یه‌ به‌فر باریوه‌ ، جا (بـا) سارده‌که‌ی سه‌ر که ‌ژ به‌فره‌که‌ ?ه‌ق ئه‌کا ئینجا پ?نج که‌س (چین ، تان ) دا ئه‌مه‌ز?نن ، یه‌ک? یه‌ک? به‌ مشار?کی گه‌وره‌ له‌ چواره‌و به‌فره‌که‌ ئه‌ب??ت، ئه‌م ج?ره‌ به‌فر ب?ینه‌ پ?ی ئه‌??ن (ه?لیر) ، دوو که‌سیش به‌ گوریس به‌فره‌که‌ ?ائه‌ک?شنه‌ ناو چا?ه‌که‌وه‌ ، دووانی تریشیان به‌ خاکه‌ناز ژ?ری به‌فره‌که‌ ئه‌ک??نن و ئه‌یگ??ن ب? ئه‌وه‌ی به‌فره‌که‌ قو?اوی نه‌ب? و به‌??کی له‌ چا?ه‌که‌ دای ئه‌ن?ن ، له‌لایه‌کی تریشه‌وه‌ هه‌ر چا?ه‌ به‌ پ?ی گه‌وره‌ و بچووکی له‌ 20 که‌سه‌وه‌ تا 50 که‌س ئه‌و به‌فره‌ی خراوه‌ته‌ چا?ه‌کانه‌وه‌ جوان ئه‌یش?لن و ئه‌یپه‌ستنه‌وه‌ تا وای ل? یه‌ وه‌کو گرد?ک له‌ ده‌می چا?ه‌که‌ به‌رزتر ئه‌ب?ته‌وه‌ و پا?ی ئه‌در? به‌ شاخه‌که‌وه‌ و به‌ ??ک و پ?کی ئاگاداری پاک و ته‌میزی ئه‌که‌ن و دوایی نزیکه‌ی ئه‌ژن?یه‌ کای ئه‌که‌ن به‌سه‌راو دای ئه‌پ?شن وه‌ کاکه‌ی سا?ی ?ابردووشی ئه‌که‌نه‌ سه‌رو وای ل? ئه‌که‌ن که‌ باو باران هیچی ل? نه‌کات و به‌ج?ی ئه‌ه??ن .
له‌ دوییا جار جار سه‌ری ئه‌ده‌ن و ئه‌گه‌ر کون? که‌له‌به‌ر?کی تیا ب?ت چاکی ده‌که‌ن . ئه‌نجا له‌ ک?تای به‌هار و هاتنی هاویندا واته‌ کات? که‌ به‌فر به‌کار د?ت خ?یان ئامه‌ده‌ ده‌که‌ن ب? ه?نانی به‌فر ، شه‌وه‌کی به‌ ک?مه‌? دوای ئه‌وه‌ی هه‌موو پ?ویستیه‌ک له‌ گه‌? خ?یان و و?اخه‌کانیان ئه‌به‌ن وه‌ک گونیه‌ و مشار و خو? و جاجم و به‌?ه‌ .


عنوان نوشته:مو حه ممد ی عه بدول عه زیزی وچا له به فره که ی
نویسنده : محمد فاضل شوکتی
شماره مقاله در در سوابق شخصی :115
موضوع مقاله : تاریخ سردشت
تاریخ تهیه مقاله:  دوشنبه 8 دی 1393هجری شمسی
تاریخ اخرین ویرایش مقاله : نیاز به ویرایش دارد
تاریخ انتشار مقاله: دوشنبه 8 دی 1393هجری شمسی
این نوشته درآدرسهای زیر جهت استجضار خوانندان به اشتراک گذاشته شده است:

وبلاگ زمزیران
وبلاگ پاشه وار
صفحه رسمی محمد فاضل شوکتی در فیس بوک
کانال زمزیران در تلگرام
صفحه زمزیران در اینیستاگرام





استفاده از مطالب با ذکر منبع و قید نام نویسنده آزاد است

استفاده از مطالب  این وبلاگ در بازانتشار نوشته ها در رسانه‌های دیگر در هر شرایط و به هر اندازه منوط به قید منبع و ذکر نام نویسنده است
 

 




تاریخ : جمعه 98/11/11 | 12:58 صبح | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

زندگی نامه حاج حسین خرازی


والدینش قبلا ساکن بوکان بوده اندبنابه دلایلی که فعلا معلوم نیست به عراق کوچ کرده و در انجا در شهر کوی سنجاق (یکی از شهرهای کردستان عراق)ساکن می شوند بدلیل اختلافات خانوادگی یا عشیرای با عشایر ساکن در کوی درگیر بوجود آمده در اثر این درگیری ها یک نفر کشته می شود . عشایر درگیر به خونخواهی به چند خانواده حمله برده و آنان از بیم اینکه موضوع دامنه دار نشود و خونی جاری نشود در اثر این در گیری ها از مجموع خانواده های ساکن کویسنجاق سه خانواده که در این درگیری ها بیشتر مشارکت داشته اند یعنی خانواده های شمامی(صا لح شمامی و همسرش خورشید) و خانواده های واحدی (حاجی رسول شاهیجان) و خانواده خرازی (مادرش پیروز ) از ترس جان خود به ایران فرار میکنند. و بقیه خانواده ها فامیل درعراق باقی می مانند. (که اکنون نیز در شهرهای قلعه دیزه - رانیه - سلیمانیه پراکنده اند)نام پدر حسین خرازی رشید بوده که ایشان را با کنیه ( مصطفحه حه ی ) می شناخته اند و پیشه اش تجارت اموالی چون توتون -پوست خوار و بار و ... بوده است .مادر حسین خرازی (پیروز خاتون )در اثنای این بازگشت حامله بوده که شوهرش را از دست می دهد ، یعنی حسین خرازی قبل از لینکه از مادر متولد شود یتیم می شود ، لذا فقر و مشکلات قبل از تولد دامنگیرخانواده ایشان می گردد. در جریان همین کوچ مادر حسین خرازی که حامله بوده در اثنای سفر در شهر قلعه دیزه (عراق) وضع حمل می کند و فرزند پسرش حسین در قلعه دیزه به دنیا می آید (سال 1288)که ثمره آن فرزندی ذکور می باشد که نامش را حسین میگذارد ، در روز بعد مطلب شمامی عمو زاده حسین خراز ی که مادر وی نیز حامله بوده به فا صله یک روز بعد از تولد حسین خرازی در خاک ایران و در بیوران بالا (یکی از روستا های سردشت) از مادر متولد می شود(تاریخ تولد شناسنامه ای حاج مطلب تاریخ تولد اول فروردین 1301 قید شده است که صحیح نیست ). تولد حسین متولد سال 1288 خرازی با تولد مطلب شمامی یک روز فاصله داشته است یعنی یک روز بعد از تولد حسین خرازی در قلعه دیزه مطلب شمامی روز بعد در بیوران بالا متولد می شود. مادر حسین خرازی پیروز خاتون در سردشت یک برادر داشت بنام حمزه لطفی مشهور به (حمزه کول) به خانه ایشان میرود بدین ترتیب سرپرستی حسین خرازی را، دائی اش حمزه لطفی به عهده دار می شود . زندگی حسین خرازی با درد و مشقت فراوان از اویل کودکی شروع میشود .دائی اش که خیلی به خواهر زاده اش علاقه داشته و زیرکی و توانمندی وی را ملاحظه می کند در صدد تهیه دو (چها رپا )بر می آید تا بوسیله انها کاری دست پا کند حسین خرازی که فردی با مناعت طبع بوده از فرصت استفاده کرده و با تمام توان کار کرده و از هیچ کاری برای امرار معاش خود و خانواده اش کوتاهی نمی نماید از اوردن هیزم گرفته و بار بری و تجارت و خرید و فروش مایحتاج عمومی مردم بطوریکه هم خرج خود و مادرش را در می آورد و هم مبلغی به دائی اش کمک می کند و ضمن انجام کار روزانه مبادرت به ادامه تحصیل در مکتب خانه نیز می دهد . و تا مقطع ششم ابتدائی نظام قدیم موفق به ادامه تحصیل می شود . پشتکار و فراست ایشان از همان دوران آشکار می شودو از دوران جوانی در اداره امورات اجرائی و مدیریتی و اجتماعی جامعه شرکت و نموده ویک سر و گردن از سایر هم سن و سالانش خود را نشان می دهد. ذوق بالا و حاضر جوابی و خط بسیار زیبای ایشان در زمانیکه تعداد با سوادان سردشت بسیار قلیل بود باعث رشد سریع ایشان می شود ، بصورتی که هر جا مشکلی بوجود می آمد یکی از افرادی که مورد مراجعه قرار می گرفت ایشان بودند. ایشان شغل های مختلفی را اختیار نموده و جهت امرار معاش از هیچ کسب و کار حلالی فرو گذاری نکرده است .لذا اولین کار رسمی خود را که پیمانکاری جاده سردشت مهاباد است تحول گرفته و در انجام این پروژه به نحو احسن انجام وظیفه می نماید.همین پیمان باعث جلب توجه مسئولین منطقه ای به ایشان می شود .و چندین مرتبه بدلیل پشتکار و مدیریت عالی مورد تشویق مقامات آن دوره قرار می گیرند. زمانی که اولین فرماندار سردشت آقای رضوانی (اهل ارومیه) در سردشت انجام وظیفه می نمودند یک تلفنگرام از استانداری در یافت می نماید مبنی بر اینکه سریعا فرماندار وقت آقای رضوانی در معیت آقای حسین خرازی به استانداری وقت مراجعه نمایند ، بدلیل بارش برف سنگین در سردشت و حومه وباز نبودن جاده از طرف فرماندار به استانداری اعلام می شود که مراجعه به ارومیه بوسیله اتومبیل مقدور نمی باشد لذا استاندار دستور انتقال فرماندار و آقای حسین خرازی را به مر کز استان توسط هلی کوپتر صادر می نماید.موضوع دعوت آقای خرازی به استان و معرفی ایشان بعنوان شهردار سردشت بود که در جلسه تشکیل یافته با مخالفت آقای خرازی روبرو می شوند وقتی دلیلش را از ایشان می پرسند آقای خرازی جواب می دهند اداره و احداث شهرداری با دست خالی کاریو بدون امکانات ملی و ماشین آلات غیر ممکن است لذا نمی توانم قبول نمایم . با وجود اصرار فراوان استاندار ،آقای حسین خرازی شرط قبول نمودن پست شهرداری را اختصاص اعتبارات مناسب اعلام می نماید لذا فی المجلس مبلغ یکصد و چهل هزار تومان اعتبارات اولیه توسط استاندادر وقت برای اقدامات اولیه و انجام اقامات عمرانی لازم در نظر گرفته می شود ، این اصرار آقای خرازی باعث شد که استاندار اظهخار نماین اغلب افراد با پیشنهاد و تطمیع درخواست انتصاب می نمایند ولیکن این موضوع در مورد آقای حسین خرازی برعکس بود ایشان تا نگرفتن اعتبارات لازم تصدی شهردای سردشت را قبول نکردند. شهرداری سردشت در اولین ساختمات استیجاری خود (منزل آقای عطاری) که از دو اتاق و یک راه رو تشکیل یافته بود مستقر می شود.بعد از یک سال با وجود فعالیتهای چشمگیر شهردار یک ساختمان مدرن برای شهرداری احداث می شود (بالاتر از اداره پست فعلی سردشت، مابین اداره پست و دادگستری فعلی )در ان واقع شده است. درآن زمان در محل فعلی شهر سردشت دو موقعیت که بصورت گنداب(محل جمع شدن فاضلاب های) در آمده توسط آقای حسین خرازی مشخص می شود .آقای خرازی مطلع می شوند که نخست وزی (دکتر اقبال ) چند ماه آینده در نظر دارد از سردشت بازدید بعمل آورد ، لذا ایشان با ابتکار عمل خاصی دستور خرید دو دستگاه بلوک زنی را صادر می نماید،در ان موقع (هنگام خرید دستگاههای بلوک زنی کسی نمی دانست آنها به چه دردی می خورند)،و اقدام به بریدن و ساخت بلوک و وبنای حصار دور زمینها مشخص شده به ارتفاع نیم متر می نماید.بهنگام باز دید وزیر کشور از آقای حسین خرازی پرسیده می شود این محوطه کشی ها چیست؟ ایشان جواب دادند این زمینها برای احداث پارک و سینما در نظر گرفته شده است . وزیر کشور سوال می نمایند با چه بودجه ای می خواهی اقدام به ساخت این بنا ها نمائی ؟بلا فاصله جواب می دهند قر بان منتظر تشریف فرمائی شما بودیم لذا در جا نخست وزیر وقت دکتر اقبال دستور می دهند مبلغ یکصد و هشتاد هزار تومان جهت احداث این دو ساختمان برای شهرداری سردشت در نظر گرفته شود. در آن زمان برق سردشت بوسیله یک موتور کوچک تهیه می شد ،که اکثر شبها کار نمی کرد و سردشت عملا فاقد برق بود .در هنگام ضیافت شامی که در محل سالن شهرداری به افتخار آقای نخست وزیر دکتر اقبال تر تیب داده شده بود ، آقای حسین خرازی یک نفر را مخفیانه به نزد آقای( احمد برقی) که در آن زمان تکنسین برق اداره برق سردشت بود فرستاده و می گویند موتور را خاموش نماید،بعد از خاموشی برق نخست وزیر ناراحت شده و دلیل خاموشی برق را از شهردار جویا میشود، آقای خرازی به ایشان می گویند قربان بخاطر مراسم امشب دستور دادم از بانه وسایل یدکی موتور برق امانت گرفته و روشنائی امشب را تامین نمایند و لیکن متاسفانه ظاهرا این اقدامات نتوانسته جوابگوی تامین برق امشب باشدو و محفل ما را روشنی بخش باشد ، وزیر کشور هما نجا دستور می دهند اعتبارات لازم برای خرید دو موتور بزرگ برق برای شهر سردشت اختصاص داده شود ،در همین راستا شخص شهردار برای خرید موتور های برق به تهران مراجعه می نمایند ، در خرید دو دستگاه موتور برق آقای خرازی موفق به گرفتن مبلغی تخفیف می شود که با آن مبلغ یک دستکاه ماشین سیمرغ خریداری نموده و سا ختمان اداره برق را تکمیل می نماید. در فردای آنروز مجددا ضمن بازدید استاندار وقت به آقای حسین خرازی قول تحویل یک جیپ شخصی را می دهد .لازم به توضیح است در آن زمان زباله های شهر سردشت توسط گاری دفع می شده است ،آقای خرازی می گویند در جائی که مردم شهرم برای دفع زباله شهر فاقد وسیله نقلیه هستند ماشین به چه درد من می خورد لذا درخواست می نماید ماشین جیپ را با یک دستگاه کمپرسی تعویض نماید که مورد موافقت استاندار واقع می شود . و یک دستگاه کمپرسی از نوع واز روسی تحویل شهرداری سردشت می شود . آقای خرازی با فعالیت های چشم گیر خود اقدام به فاضلاب کشی شهر نمود که آثار آن هنوز هم باقی بوده و در خیابان اصلی شهر مورد استفاده قرار می گیرد. در آن موقع مغازه های اصلی شهر بصورت دخمه ایجاد و بسیار چهره نازیبا ئی داشتند که در چند نوبت دستور تخریب ، عقب نشینی و نوسازی آن مغازها را تو سط آقای حسین خرازی شهردار وقت صادر می شود ، آثار آن هنوز باقی است. سردشت فاقد خیابان کمر بندی بود احداث خیابان کمر بندی با امکانات محدود و بدون وجود ماشین آلات سنگین از قبیل لودر و بولدزر و فقط بو سیله بیل و کلنگ و کارگر از محل مقبر شیخ مولانای کنونی تا محل فرمانداری فعلی از دیگر اقدامات عمرانی آقای حسین خرازی به شمار می آید. موردی شایان ذکر اینست تعدای زیادی بهنگام تعریض و احداث خیابان کمربندی به اندازه(پهنا ی خیابان) معترض بودن که در همان زمان ایشان اظهارمی داشتند اگر امکان داشت و زمینهای موجود اجازه می داد خیابان را از این هم که هست عریض تر احداث می نمودم و اظهار می داشتند گذشت زمان ثابت می کند که این خیابان در آیندهای نزدیک حتی برای شهر کوچک خواهد بود. خیابان امام(ره) فعلی و پهلوی سابق نیز در زمان تصدی حسین خرازی بعنوان شهردار سردشت ساخته شده است. وضوخانه مسجد سرچشمه سردشت ،که در آنموقع مورد استفاده عموم قرار داشت وضعیت ناجوری داشت و استفاده از آن کاملا غیر بهداشتی بود دستور تخریب و نوسازی آن را صادر نمود ، عده ای قبل از اقدام به نوسازی بهر دلیلی به ساختمان شهرداری حمله برده و درخواست توفقت عملیات ساخت و نوسازی بنای قدیمی وضو خانه را داشتند و لیکن ایشان مردم را قانع نمودن که منتظر اقدامات باشند و بعدا قضاوت نمایند .پس از اتمام عملیات نو سازی وضو خانه مسچد سر چشمه همان مردم به پاس قدر دانی و تشکر به حضور شهردا رفتند و از پیش داوری عجولانه خود ا ظهار پشیمانی نمودند . یکی دیگر از اقدامات عمرانی حسین خرازی بعنوان شهردا سردشت تعریض سر پو شیده کردن سر چشمه آب آشامیدنی سردشت بودو که تا آن زمان در معرض سم آلایی و کاملا غیر بهداشتی بود. برای اولین بار اولین آسفالت کاری خیابانها و کوچه ها و معابر سردشت نیز در زمان تصدیحسین خرازی انجام شده است. بعد از انقلاب نیز شخص ایشان بدلیل جسارت و شهامت اعتماد بنفسی که داشتند در اکثر امورات سردشت مداخله نموده و بعنوان ریش سفید و معتمد شهردر مدیریت امورات شهر مشارکت داشته اند.ومور مشاوه اکثر مسئولین محلی قرار گرفته اند و در سفرهای مسئولین کشوری جز افرادی بودند که اداره تشکل های مردمی را عهدار بوده اند . و هم ایشان با وجود افراد تحصیلکرده این شهر نسبت به ایراد بیانات و شرح مشکلات شهر سردشت برای مسئولین پیش قدم بوده اند سوابق اجرائی و اداری اولین شهردار سردشت عضو انجمن شهر چندین دوره عضو انجمن شهرستان مدیر عامل شیر و خورشید مدیر عامل هلال احمر معتمد شهر از تاآخرین دقایق حیات کارشناس دادگستری اولین کار رسمی حسین خرازی سر کارگری در ساخت جاده سردشت مهاباد شروع می شود دریافت تشویق نامه از بازررسی شاهنشاهی بدلیل فعالیت های عمرای چشمگیر در تصدی شهرداری . اولین شورای داوری دادگستر بوسیله حاج حسین خرازی با امضا حکم از طرف وزیر دادگستر (پیش از انقلاب اسلامی). اقدامات برجسته : احدا ث بیمارستا ن سردشت احدا ث فاضلاب کشی بصورت مدرن سردشت احدات خیابان کمر بندی (بدون هرگونه ماشین الات سنگین با بیل و کلنگ) توسط کارگران شهرداری. احداث سینمای سردشت احداث پارک سردشت (پارک اصلی شهر ) سر پوشیده کردن سر چشمه آب آشامیدنی شهر سردشت احداث خیابان امام (پهلوی سابق) احداث حوض و وضو خانه مسجد سر چشمه سردشت بصورت فعلی لطفا در خضوص مطالب فوق اظهار نظر فرمائید


عنوان نوشته: زندگی نامه حاج حسین خرازی اولین شهردار سردشت
نویسنده : محمد فاضل شوکتی
شماره مقاله در در سوابق شخصی :105
موضوع مقاله : تاریخ سردشت
تاریخ تهیه مقاله:  سال 1392 هجری قمری
تاریخ اخرین ویرایش مقاله : ویرایش نشده است
تاریخ انتشار مقاله: جمعه 19 اردیبهشت 1393
این نوشته درآدرسهای زیر جهت استجضار خوانندان به اشتراک گذاشته شده است .

 

«استفاده از مطالب با ذکر منبع و قید نام نویسنده آزاد است»

استفاده از مطالب  این وبلاگ در بازانتشار نوشته ها در رسانه‌های دیگر در هر شرایط و به هر اندازه منوط به قید منبع و ذکر نام نویسنده است 

 

 

مطالب مرتبط



برچسب‌ها: اولین شهردار سردشت، حسین خرازیف شهرداری سردشتف

تاریخ : جمعه 98/11/11 | 12:13 صبح | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

وصیت نامه مرحوم حاج خلیفه احمد شوکتی


هه زاران ره حمه ت له گیانی پاکی              له قه بر و گور و ریگای روناکی

 


متن وصیت نامه :

 

 


 

 

 




تاریخ : جمعه 98/11/11 | 12:3 صبح | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

قسمتی وصیت نامه مرحوم خود نوشت ابو بکر شوکتی 


  بنام آنکه شادی آفرید

با تکیه بر پروردگاریکه بر دلها محبت تسلی داد تا نسلها  پشت تا پشت کمک و نگهبان و امیدوار م بعد از ذات پروردگار بهم باشند از من نصیحت و خویشتن داری امیدم این است  بعد از مرگم زیاد آلوده غرور نباشید،بیکدیگر و همچنین به نزدیکان و آنهائیکه بقول و عمل بباور خود امید وار نموده اید آنچه از حقیقت و باور است نسبت به آن وفادار باشید به آن عشق که در دل شما است قسم یار و یاور برادر خواهر، خواهر برادر باشید ،کار کنید همبستگی شما از هم نگسلد همبستگی در عمل نیک و برای کار نیک به مال دنیا که انشالله محتاج نخواهید بود ننازید و از چیز که بدست می آورید دقت کنید که در ظلم و ستم گرد نیامده باشند که بدانی مال هر کسی سزاوار صاحبش است و بدانید زندگی را خوش نمی آرد برادر محبت خواهر ،و خواهر محبت برادر بهیچ عنوانی از خود دور ننمائید مخصوصا بمادر که خیلی در سلامتی وجود شما متاثر بوده و شبان و روزانی به بستر شما حاضر بوده بسیار اهمیت بدهید که خدای ناکرده کار پیش نیاید که سبب رنجش خاطرش گردددختران و پسران عزیز ،غنچه های نو شکفته ام مدد کار هم باشید و اگر یکی از شماها نقصی کمی و کیفی بوجود  بیاید سعی کنید آن نقص را رفع نماید شای یکی یا چند فرد  شما از نظر تامین بعضی خواسته با نواقصی بوجود آمده دستش نرسد که انشالله چنان نخواهد بود آمده سعی کنید آنکس که توانایی  دارد آن نقص را بر طرف نماید نترسید که هر چقدر در حق همدیگر مدد کار باشید هیچ نقص و عیبی بوجود نخواهد آورد و کاستی نیز موجود نیست اگر بعد از من شاید در باره شما چه خواهند گفت و شما در حالت زنده بودن من هم شاید بودید شاید بگویند که چه  سرمایه ای برای شما جا گذاشته ام اما بدانید در صورت اتحاد و اتقاق و خود را در جامعه بکمی ندادن همانطور هم در حق شما خواهد بود از دروغ و بهتان و نسبت دادن حتی بدشمنان بپر هیزید که دروغ مرض خطر ناکی و زیان آور است زبانتان را غیر در کار نیک به کار مبندید مبادا زبانتان را بر علیه  این و آن هرگز بصدا در بیاورید با پول یا خط و خال فریب نخورید آنچه سزاوار خود نمی بینید هرگز بدیگران روا ندارید با فاملین و نزدیکان خانواده هر چه بیشتر ارج و گرامی باشید و در غم و شادی آنها شرکت کنید.             

ابوبکر شوکتی


تهیه شده توسط محمد فاضل شوکتی

 




تاریخ : پنج شنبه 98/11/10 | 11:56 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

عنوان نوشته: شیخ مولانا کیست؟و شناخت ما از ایشان چیست؟
نویسنده : محمد فاضل شوکتی
شماره مقاله در در سوابق شخصی 114
موضوع مقاله :
 تاریخ تهیه مقاله:  پائیز و زمستان سال 1397 هجری قمری
تاریخ اخرین ویرایش مقاله :
تاریخ انتشار مقاله: هنوز منتشر نشده است
این نوشته درآدرسهای زیر جهت استجضار خوانندان به اشتراک گذاشته شده است .



برچسب‌ها: شیخ مولانا، آرامگاه شیخ مولانا، خیابان شیخ مولانا، بنای یاد بود

تاریخ : پنج شنبه 98/11/10 | 11:48 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

رود زاب
رود زاب رودی است که در ناحیه? کردستان جاری است و یونانیان آن را لیکوس می‌گفته‌اند. سرچشمه? رود زاب از کوه داروجان است و جلگه? زاب را مشروب کرده، کوه آهنگران و کوه بزنیان را قطع می‌کند و وارد رود دیاله می‌شود در قسمت‌های مختلف به اسامی گاورود و رود سیروان و رود دیاله نامیده می‌شود. این رود از کوه‌های حوالی گردنه? اسدآباد در مغرب کوه الوند سرچشمه می‌گیرد و از مشرق به مغرب تا سرحد عراق جاری است و از تنگه‌های باریک راهی برای خود حفر کرده، از کوه شاهو و کوه کله‌سر می‌گذرد و به طرف جنوب غربی منحرف شده بالاخره به دجله می‌رسد.
همچنین آمده‌است، زاب نام یکی از پادشاهان قدیم ایران است. چندین نهر را در عراق بنام زاب خوانند و همچنین رود زاب نام دو رود از توابع رود دجله است. یکی از آن دو بزرگ و به زاب اصلی مشهور است؛ و دیگری کوچک و نام آن زاب اسفل است. این دو رود در کوهستان‌های حدود ایران طرف چپ دجله فرو می‌ریزد.[1] هم‌اکنون ایران در حال ساخت سد و احداث تونلی به منظور برگرداندن آب این رود به سمت ایران و در نهایت ریختن آب آن در دریاچه ارومیه است. این اقدام به منظور جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه صورت می‌پذیرد. البته این اقدام با واکنش شدید حکومت خود مختار کردستان عراق مواجه شده و بر اساس شنیده‌ها تهدید کرده‌اند که در صورت ساخت این سد توسط ایران، این سد را هدف قرار داده و تخریب خواهند کرد.


رودخانه زاب کوچک

رودخانه زاب کوچک (به عربی: الزاب الصغیر) از ایران سرچشمه گرفته و در عراق به دجله می‌ریزد. این رودخانه نزدیک به 400 کیلومتر طول داشته و حوضه? آبریز ی برابر با 22000 کیلومتر را در برمی‌گیرد. در کنار همین رود بود که ابومسلم خراسانی بر مروان حمار (آخرین خلیفه? اموی) غلبه یافت.[1]  دو سد در سر راه این رود ساخته شده است. این رود از دامنه‌های زاگرس سرچشمه گرفته و از غرب ایران خارج می‌شود. رودخانه زاب کوچک در بالا دست در دره‌های کوه زاگرس جریان دارد.رود کلوه- Kalwe (زاب) از ضلع غربی کوهستانهای مابین مهاباد و پیرانشهر مشهور به گردنه میدان با 2140 متر ارتفاع از سطح دریا و نیز ضلع شرقی کوهستانهای قندیل سرچشمه می‌گیرد درابتدا از شرق به غرب جاری می‌شود و دارای دو شاخه مهم فرعی چون رودخانه لاوین و سیلوه و بادین آباد در پیرانشهر و رودخانه های فرعی پردانان ، خدرآباد ، نستان ، کانی زرد ، قازان و ویسک در حوزه سردشت می باشد و سپس جریان خود را به سوی جنوب کج می‌کند و در دره‌ای عریض و مستقیم در امتداد جاده سردشت-پیرانشهر از منطقه پیرانشهر به سوی سردشت ادامه می‌یابد. از آن طرف سردشت یعنی ابتدای جلگه به هنگام خروج از ایران در دهستان آلان به طرف غرب یعنی اقلیم کردستان عراق جریان پیدا می‌کند سرانجام در بالا دست کرکوک در نزدیکی شهر حویجه به دجله می‌ریزد. رودخانه سیلوه از کوهستان حاجی ابراهیم قندیل بین پیرانشهر و اشنویه هم مرز با سوران کردستان عراق سرچشمه می گیرد.شهرها و شهرکهای مهم در نزدیک رودخانه زاب عبارتند از : در ایران پسوه ، گردکشانه ، پیرانشهر ، میرآباد، نلاس ، ربط ، سردشت. در عراق : قلعه دیزه، رانیه ، دوکان ،طقطق و کوی سنجق ، کرکوک ، دوبز ، پرده (آلتون کوپری) ، حویجه.به طور کلی زاب کوچک دارای جریان آب دائمی است و در سرتاسر سال خشک نمی‌شود. این رودخانه و دره? عمیق آن یکی از دیدنی‌ترین رودخانه‌های استان‌های غربی است که به خودی خود دارای جاذبه‌های جهانگردی است.


از ویکی‌پدیا، دانشنامه? آزاد



برچسب‌ها: زاب رود، زاب صغیر، زاب کوچک،لیکوس،سردشت،زانبلوس،زمزیران

تاریخ : پنج شنبه 98/11/10 | 11:37 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

عنوان نوشته: تاریخچه ثبت احوال مهاباد
نویسنده : محمد فاضل شوکتی
شماره مقاله در در سوابق شخصی :113
موضوع مقاله :
 تاریخ تهیه مقاله:  پائیز و زمستان سال 1398 هجری قمری
تاریخ اخرین ویرایش مقاله :
تاریخ انتشار مقاله: این مقاله هنوز منتشر نشده است
این نوشته درآدرسهای زیر جهت استجضار خوانندان به اشتراک گذاشته شده است .




تاریخ : پنج شنبه 98/11/10 | 10:34 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر

عنوان نوشته: تاریخچه ثبت احوال پیرانشهر
نویسنده : محمد فاضل شوکتی
شماره مقاله در در سوابق شخصی :112
موضوع مقاله :
 تاریخ تهیه مقاله:   سال 1394/1393 هجری قمری
تاریخ اخرین ویرایش مقاله :
تاریخ انتشار مقاله: این مقاله هنوز منتشر نشده است
این نوشته درآدرسهای زیر جهت استجضار خوانندان به اشتراک گذاشته شده است .



برچسب‌ها: محمد فاضل شوکتی ،ثبت احوال پیرانشهر،تاریخچه های پیرانشهر

تاریخ : پنج شنبه 98/11/10 | 10:18 عصر | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | نظر